طاها طاها ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

من و پسرم

طاها

بنام حق   سلام طاهای عزیزم       وروجک من، نمیدونم چه جوری میشه ولی بعضی وقتها یهو بزرگ میشی، یهو رشد میکنی و من از اینهمه رشد تو یکه میخورم. روزها دارن میگذرن، خیلی سریع و شاید من هستم که از بزرگ شدن تو غافل میشم. طاهای من بعضی وقتها از اینهمه معصومیت و نجابتی که تو صورتت موج میزنه به گریه میافتم. از اینهمه تنهایی. از.... شکر خدا سالمی. شکر.بزرگ شدنت همراه شده با کم خواب شدنت که البته حق مسلمته. ولی من تو روز برای تو کم میارم. نمیدونم ١٠-١٢ ساعت تنهایی که حالا دیگه تقریبا همش بیداری رو چجوری پر کنم. میدونم کنجکاوی میخوای همه چی رو بشناسی و وقتی میبینم صبح تا شب و هر روز همه چی تکرا...
27 بهمن 1391

دندون،حرف زدن،بزرگ شدن...

بنام حق   سلام طاهای عزیزم   چند روزی رفتیم اردکان پیش مامانی اینا. طاهای عزیزم گویا تنهایی بزرگ شدنت در این شهر غریب داره اثرات خودشو نشون میده. وقتی یه نفر میاد پیشت بخصوص مهلا دستهای کوچولوت رو بالا میبری که بغلت کنن ولی وقتی بغلشون میری غریبی میکنی. تو ماشین وقتی من پشت فرمونم به سمت من میای و تو بغل هیچکس حتی بابا آروم نمیگیری. همش دنبال من میای و از سر و صداها گریزان. با کوچکترین صدا بخصوص صدای موتور تو خیابون از جات میپری از صدای عطسه خاله و دایی سعید که به گریه میافتی. دیگه میترسم کنارت بخوابم چون داری بدجوری بهم عادت میکنی وقتی که کنارت نیستم با دستهای کوچولوت تو خواب داری دنبالم میگردی و بعد گریه...
23 بهمن 1391

بزرگ شدی

آقا طاها کوچولو شما خیلی بزرگ شدی. بهترین سرگرمی این روزات بازی کردن با حلقه ها و ساخت و سازهاست. چند وقتیست که دستهات رو میگیری لبه تختت و خودت بلند میشی و میایستی. وقتی بهت میگم طاها کو؟ به عکست رو دیوار نگاه میکنی و کلی میخندی و من کلی ذوق میکنم. وقتی بهت میگم لاک پشتت کو به اونم نگاه میکنی و من باز کلی ذوق میکنم. عادت کردی وقتی میخواهی بخوابی حتما باید دستت تو دهان من باشه حتی نصفه شب هم  تو خواب دستت رو باید بکنی تو دهان من تا آروم بشی. البته هر که هم تو بیداری بغلت کنه دستتو میکنی تو دهانش،اینه که دستت تا شب کلی متبرک میشه. هر روز که میگذره بزرگتر و دوست داشتنی تر میشی و من برخی اوقات متعجب میشم که چه جوری تو همه وجو...
12 بهمن 1391

مامان

بنام حق فکر کنم هیچ لحظه ای زیباتر از لحظه شنیدن کلمه مامان برای اولین بار از اولین فرزند نیست. امروز برای اولین بار که تو روروکت بودی و خسته شده بودی به گریه افتادی و مامان رو از آشپزخونه برای اولین بار صدا زدی خدایا بی نهایت شکر بی نهایت! ...
12 بهمن 1391

لالا لالا

لالا لالا گل لاله                      یه گل دارم به گهواره لالا لالا گل مینا                            گل نازم گل زیبا   لالا لالا گل سوسن           سرت خم کن لبت بوسم     لالا لالا گل سنبل                جهان شد پر گل و بلبل   ...
8 بهمن 1391

واکسن 6 ماهگی

  6ماهگیت مبارک طاهای عزیزم         خدا رو شکر واکسن های سخت رو پشت سر گذاشتیم اینم از 6 ماهگی وزن:                  10 کیلوگرم قد:                    67 سانتی متر دور سر:               47 سانتی متر ...
7 بهمن 1391

دندون

عزیز مامان سفیدی دندونت  قشنگ معلومه و جاش برجسته شده فقط کافیه پوست لثه ات کنار بره تا اولین دندون قشنگت بیروت بیاد، فقط دو سه روز دیگه تحمل کن مامانی خوب میشی. ...
2 بهمن 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من و پسرم می باشد